عکس
حدیث جون اینجا داره با بابا جونش جید میکنه ...
نویسنده :
خواهر جون
21:08
عصر یک روز جمعه در شهربازی
حدیث جون توپ رو بغل کرده و به هیچ کدوممون نمیده ...
نویسنده :
خواهر جون
21:04
جوجه ماشینی
اینجا خونه امیر علی جونه .....پسر عموی حدیث......حدیث جون هم سوار کامیون امیر جون شده و امیر علی جون هم داره حدیثی رو راه میبره.....حدیثی به امیر علی میگفت امیرلی......اما الان که فهمیده ترو بزرگتر شده میگه امیر علی..حدیث خیلی امیر علی رو دوست داره و فکر میکنه که امیر علی هم همسنه خودشه و میگه امیر جون بیا باهم دیگه بازی کنیم ...
نویسنده :
خواهر جون
20:55
قصر بازی
حدیث جون به قصر بازی رفته بود و سوار اسب شده بود و خواهر جونم ازش عکس گرفت....قربون خواهر اسب سوارم بشم من الهیییییییییییییییییییییییییییییییییی...... ...
نویسنده :
خواهر جون
20:53
محرم
چادر به سر
اینجا خونه مامانیه وقتی بابا جون داشت نماز میخوند حدیث هم چادرش رو سر کرد و عمو جون حدیث هم ازش عکس گرفت.................................. ...
نویسنده :
خواهر جون
20:48
سال تحویل
دراین عکس حدیث جون عمو فیروز رو دستش گرفته و بی صبرانه منتظر سال تحویله.اینجا قبل از سال تحویل و این عکس توسط داداشی گرفته شده.حدیثی در چیدن سفره هفتسین خیلی خیلی کمکمون کرد ..مرسی عقشم حدیث خیلی خوشحال بود چون موقع سال تحویل.مادرجون.امیردایی.سمانه جون.بابا حبیبم بودن.بعد از سال تحویل حدیث جون برای اولین بار شب رو زود خوابید و ما هم نتونستیم بریم عید دیدنی.... ...
نویسنده :
خواهر جون
16:03
حدیث و همبرگر
اینجا حدیث جون ریزه میزه داره یک همبرگر غولکی میخوره........... ...
نویسنده :
خواهر جون
15:52